ماجرای عنایت امام جواد (ع) به یک شاعر / روضه آیتالله مجتهدی برای دردانه امام رضا (ع) +صوت
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۶۱۹۰۸۳
یکی از خطبای شهر تهران گفت: شاعری در مشهد به نام «فاخر تبریزی» بود، زمان رضاشاه ملعون رفته بود نان بخرد؛ مأموران آمدند او را گرفتند و به پادگان برای سربازی بردند! به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، آخرین روز ماه ذیالقعده سالروز شهادت جواد الائمه (ع) است. قول مشهور درباره شهادت ابن الرضا (ع) این است که حضرت توسط معتصم خلیفه عباسی مسموم شده و به شهادت رسیدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امامی که مانند امام حسین (ع) به خاک سپرده شد
استاد شهید مرتضی مطهری درباره لحظات آخر عمر امام جواد (ع) در کتاب «آشنایی با قرآن کریم» بیان میکند:
معتصم بالاخره سبب شد که همسر امام یعنی امالفضل امام را مسموم کرد. آن هم با یک وضع خیلی ناراحتکنندهای و چون برای همه مسمومکنندهها معلوم و محرز بود که دستور خلیفه بوده، جرأت اینکه بدن امام را دفن کنند، نداشتند. حتی معتصم دستور داد: بدنش را بیندازید در کوچه. دو سه روز بدن امام در میان کوچه افتاده بود. بعد به معتصم خبر دادند که یک وضع خارقالعادهای پیش آمده. هر میتی اگر سه چهار روز روی زمین افتاده باشد بدنش عفونت پیدا میکند و بدن این مرد روز به روز بر بوی خوشش افزوده میشود، و اگر مردم این موضوع را بفهمند اوضاع خیلی بد میشود. این بود که خودش زودتر اجازه داد بدن امام را دفن کنند. وجود مقدسش را در کنار جدش موسی بن جعفر (ع) در همین محل معروف یعنی کاظمین دفن کردند. و حالت ایشان از این جهت، تأسّی داشت به جدّ بزرگوارشان حسین بن علی(ع) که فرمود: «مُلْقاً ثَلاثاً بِلا غُسْلٍ وَ لا کفَنٍ ولا حول ولا قوّة الّا بالله العلی العظیم».
تفاوت امام جواد (ع) با امام حسین (ع)/ امامانی که تشنه شهید شدند
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی از اساتید فقید اخلاق پایتخت نیز با اشاره به ظلم و جفایی که همسر امام جواد (ع) در حق امام محمدتقی (ع) داشته است، از شباهت شهادت امام نهم (ع) با شهادت سید و سالار شهیدان (ع) میگوید:
ماجرای درخواست شفاعت مریض برای بعد از مرگ از جوادالائمه (ع) +صوت
حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاریان استاد اخلاق تهران به مناسبت این ایام به بیان داستانی از شفاعت امام محمدتقی (ع) اشاره میکند که در ادامه میآید:
کسی مریض بود، وجود مبارک جواد الائمه (ع) امام نهم برای عیادت آمدند، زن و بچهاش به او گفتند: خوشحال باش! میدانی چه کسی به دیدنت آمده است؟! جگرگوشه امام رضا (ع) است، امام زمان است، امام عصر است. به محض اینکه حضرت جواد (ع) در اتاق را باز کردند و چشم مریض در بستر به امام افتاد، مریض زار زار شروع به گریه کرد.
امام جواد (ع) با یک دنیا محبت نشستند و فرمودند: برای چی وقتی چشمت به من افتاد، گریه کردی! ما خوشحال نیستیم که ما را میبینید گریه کنید.
گفت: یا بن رسول الله! علم دارم از این بستر بلند نمیشوم، یقین صد در صدی دارم که من مردنی هستم، آخه! یا بن رسولالله! ما مثل شما تر تمیز نیستیم، بالاخره در طول عمرمان کژیها و لغزشهایی داشتیم، حالا گر چه پشیمان شدم، ولی از مردن میترسم، این نهایت حرف من است، میترسم!
امام جواد فرمود: از مایی! جانم فدای شما! از شما هستم. حتماً از شما هستم.
آخر اول این مسأله باید تحقق پیدا کند، از آنها باشید، همه چیز حل است!
فرمود: از مایی؟
گفت: بله!
فرمود: من هم قبول دارم که تو از مایی.
امام جواد فرمود: بیماری عدسه را شنیدی؟ (آن بیماری است که سر تا نوک پا پوست آبله میاندازد، چرک و خون جمع میشود، چرک و خون تولید آبله میکند، هر آبله که بترکد، تولید زخم بدی میکند)
فرمود: چنین بیماری را شنیدی، دیدی! عرض کرد: بله! امام فرمودند: دوا که ندارد،گفت: نه یا بن الرسول الله. حضرت امام جواد (ع) فرمودند: اگر بیایند و بگویند که یک حمامی افتتاح شده، باید داخل آن حمام بروند و شیر آب را باز کنند، پوست بدنتان مثل روز تولد از مادر میشود، مریض چه حالی دارد؟!
گفت: خوشحالی مریض غیرقابل وصف است!
فرمود: شما شیعیان ما که میخواهید بمیرید،اگر چرکی، کمبودی و عیبی برای شما مانده بود، مردن شما را میشورد، باز گریه میکنی؟!
عرض کرد: یا بن رسول الله! دیگر گریه نمیکنم.
* عنایت جواد الائمه (ع) به شاعر دوره رضاخان!
حجتالاسلام سیدحسین هاشمینژاد یکی از خطبای شهر تهران با اشاره به فضیلت و منزلت امام جواد (ع) به بیان داستان کرامت امام (ع) به یکی از شاعران اهل بیت در زمان رضاخان میپردازد:
یک شاعری در مشهد به نام «فاخر تبریزی» بود، زمان رضاشاه ملعون رفته بود نان بخرد؛ مأموران آمدند او را گرفتند و به پادگان برای سربازی بردند، این بنده خدا هم که دو تا بچه داشت، خیلی ناراحت شد، دلش شکست و گفت: خدایا! زن و بچه من سر سفره منتظر نان هستند، بعد شروع به خواندن دعای توسل کرد، تا به نام آقا جوادالائمه (ع) رسید: «یا اَباجَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ»!
گفت: دلم شکست، گفتم: آقا! شما آن امامی هستی که آمدی زندان دست غلام پدرت «اباصلت» را گرفتی و از جلوی چشم همه مأموران بیرونش بردی و هیچ کس هم متوجه نشد، آقا! منم غلام آستان پدرت علی بن موسی الرضا (ع) هستم، بیا دست من را هم بگیر و از این پادگان نجات بده!
همین طور که دعای توسل را میخواندم و گریه میکردم، یک مرتبه دیدم زمین و هوا نورانی شد، وجود اقدس جوادالائمه(ع) تشریف آوردند، دست مرا پسر فاطمه(س) در دستش گرفت، از جلوی تمام سربازها و سرهنگها برد و هیچ کس من را ندید، حضرت (ع) من را نجات داد.
فردای آن روز یک سرهنگی من را در خیابان دید، گفت: فلانی! ما کاری به تو نداریم، از سربازی معافی! ولی تو را به خدا بگو چطور شد، در پادگان بسته بود، این همه میله، نرده و مأمور! تو کجا رفتی؟! همه حیران و سرگردانند.
گفتم: برو رفقایت را منزل ما بیاور، وضو بگیرید، مؤدب بنشینید تا به همه شما بگویم آزاد شده چه کسی هستم!
اینها همه آمدند و نشستند، گفتم: من دعای توسل خواندم به جوادالائمه(ع) گفتم، آقا همان طور که غلام پدرت «اباصلت» را نجات دادی، بیا دست من را بگیر و از این پادگان نجات بده، یک مرتبه جوادالائمه (ع) دست من را گرفت و از جلوی چشم شما من را بیرون برد، من شما را میدیدم، اما شما من را نمیدیدید.
منبع: خبرگزاری دانشجو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۶۱۹۰۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اجتماع بزرگ دختران دانشجو در حرم حضرت معصومه(س) + تصاویر
اجتماع بزرگ ۶۰۰۰ نفری دختران دانشجو به مناسبت میلاد حضرت معصومه(س) و روز دختر در حرم بانوی کرامت برگزار شد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، اجتماع بزرگ دختران دانشجو امروز چهارشنبه 19 اردیبهشت 1403 با سخنرانی حجتالاسلاموالمسلمین علیرضا پناهیان، مداحی سید مهدی میرداماد و حسن شالبافان، شعرخوانی سید حمیدرضا برقعی و اجرای نجمالدین شریعتی در شبستان امام خمینی (ره) حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها برگزار شد.
این مراسم باشکوه که با برنامههای فرهنگی متنوعی همراه بود با حضور بیش از 6 هزار دختر دانشجو به مناسبت روز دختر و میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها برگزار شد.
دانشجویان دختر در این مراسم با در دست داشتن پرچمهایی از فلسطین و کشورهای محور مقاومت از مردم مظلوم غزه و خیزش جنبش دانشجویی دانشجویان دانشگاههای آمریکا و اروپا علیه رژیم صهیونسیتی حمایت کردند.
نقش حضرت معصومه (س) در احیای جریان زیارت
حجتالاسلام مهدی فاطمیپور معاون فرهنگی و سیاسی نهاد رهبری در دانشگاهها در گردهمایی دختران دانشجو در حرم مطهر بانوی کرامت با بیان اینکه حضرت فاطمه معصومه (س) نقش مهمی در احیای جریان زیارت داشتند، عنوان کرد: زیارت پیامهای بسیار مهم و آثار بسیار عمیقی در زندگی انسان میتواند داشته باشد البته این امر در صورتی است که بدون توجه از کنار آن عبور نکنیم.
وی با بیان اینکه زیارت به معنای پذیرفتن نیاز خود و پذیرفتن کمال کسی است که مورد زیارت واقع میشود، گفت: روایات متعددی برای ثواب زیارت حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها وجود دارد.
معاون فرهنگی و سیاسی نهاد رهبری در دانشگاهها ادامه داد: حضرت معصومه سلاماللهعلیها برای زیارت امام رضا علیهالسلام هجرت کردند و بهنوعی احیاگر زیارت بودند.
وی با بیان اینکه حضور در این مکان مقدس میتواند مسیر زندگی ما را تغییر دهد، اضافه کرد: حضرت معصومه سلاماللهعلیها الگوی ولایت و الگوی تبعیت از امام و ولی حق است.
حجتالاسلام فاطمیپور اظهار کرد: برای همرنگ خدا شدن و به خدا نزدیکشدن نیاز به راهنما، پشتیبان و تکیهگاه داریم و بهترین پشتیبان و تکیهگاه، امام و ولی خداست و حضرت معصومه سلاماللهعلیها بهترین الگو برای پیروی از ولی خدا است.